باد کنک های بی رنگ سه چهار ساله پسرکی پر شر و شور و تنهایی و یک دونه بودن نیز به این شیطنتها صد چندان افزوده بود. بیشتر اوقات در خانه تنها بودم و بی همبازی .بجز ایامی که در مهد کودک بودم و یا گاه کاه دخترکان همسایه همبازی هایم! در بیشتر اوقات زن میانسال باغبان مواظب بود که کمتر از دار و درخت و پشت بام بالا برم.طفلک همیشه دوان و هراسان مواظبم بود. نگاهی به گوشه حال انداختم! کیف طبابت مادر آنجا بود.قبلن نوشته ام که ایشان پزشک جراح ن بود و همیشه در سفر .از قاضی دیگران نباشیم
سردار خان و یک ماجرای دیگر
یک معبد و دو محراب
بی ,همبازی ,اوقات ,رنگ ,باد ,های ,باد کنک ,بودم و ,بیشتر اوقات ,بی رنگ ,کنک های
درباره این سایت